قاضی زاده هاشمی در گفت و گو با محفل:

مردم تحمل دولت های ریاستی را ندارند

مردم تحمل دولت های ریاستی را ندارند

به گزارش محفل نایب رئیس مجلس شورای اسلامی می گوید: «علی رغم افزایش یک و نیم برابری شاخص رفاه عمومی از شروع انقلاب،  نارضایتی مردم بسیار بالاست و میزان اعتماد مردم به کارآمدی و کارکرد دستگاه های دولتی و کارگزاران ضعیف و منفی است.»


سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی معتقد است: «به دلیل اینکه دولت ها به نیازها توجه نداشتند، متناسب با نیازهای مردم عمل نکردند. یکی از اشکالات دولت های ما این بوده که ناظر به گذشته برنامه ریزی کرده اند نه آینده. دولت هوشمند و موفق دولتی است که از زمانه خودش جلوتر باشد. این که دولت های قبلی ناکارآمد محسوب می شدند به این علت است که ابتدا نیاز ایجاد می شده بعد آنها به دنبال تامین نیاز می رفتند در صورتیکه نیاز جدیدی در حال خلق است.»
این نماینده مجلس با اشاره به اعتراضات بعد از افزایش قیمت بنزین در سال ۹۸ نیز می گوید: «در مورد قضیه بنزین بحث این بود بنزین چرا باید گران شود. باید در صدا وسیما و فضای مجازی کرسی گفت و گوی متخصصین با مردم و دولتمردان ایجاد می شد و دراین زمینه بحث می شد که این شرایط را چگونه مدیریت نماییم. در این زمینه 5، 6 سناریو وجود داشت که هر کدام موافق و مخالف داشت. باید یکی دو ماه اینها با مردم حرف می زدند و بعد نظرسنجی دقیقی انجام می شد که ببینند مردم با کدام سناریو موافق هستند و در نهایتا آن چه مردم با آن موافق هستند دستورالعمل اجرائی شود.»
او معتقد است: «مردم نسبت به دولت بی اعتماد هستند. آیا دلیلیش فقط این است ما مشکل اقتصادی داریم؟ احساس مردم در حقیقت این است که کسی به حرفشان گوش نمی کند؛ بدین سبب دنبال این هستند که دولت حرفشان را بشنود.»
«خبرگزاری دانشجویان ایران» بعنوان رسانه برآمده از دانشگاه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری به دنبال این است که با انجام گفت وگوهایی با شخصیت های دانشگاهی و نخبگان و فعالان سیاسی (محمدرضا عارف، مصطفی هاشمی طبا، جهانبخش محبی نیا، علی مطهری، غلامرضا مصباحی مقدم، عباس آخوندی، محمد رضا تاجیک، مرتضی نبوی، حمیدرضا طیبی، حسین دهقان، محمد هاشمی، محمدرضا پورابراهیمی، صادق خرازی، عزت الله ضرغامی، علی شمخانی و حسن سبحانی) به لطمه شناسی علل و عوامل ناکارآمدی دولت های پیشین و موانع کارآمدی دولت ها بپردازد تا از این طریق بتوان چگونگی انتخاب دولت کارآمد در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را به بحث و بررسی گذاشت.»


مشروح گفت وگوی ایسنا با سیدامیرحسین قاضی زاده هاشمی را در زیر می خوانید:

-آیا دولت های ما از شروع انقلاب تا حالا دولت های کارآمدی بوده اند؟
ما ابتدا باید ببنیم دولت بالاصاله چیست و چه جایگاه و نقشی دارد و اگر رئیس جمهور را رئیس دولت بنامیم چه نقش آفرینی می تواند داشته باشد. همین طور باید ببینیم کارآمدی کدام است و توقع مان از کارآمدی چیست؟ آیا فقط کنترل نرخ تورم توسط دولت کارآمدی است یا آسان سازی دسترسی مردم به خدمات دولتی یا ضد فساد کردن و سالم سازی ساختار و برخورد با مفسدین؟ هر کسی بر طبق اقتضای خود تعریفی از کارآمدی دارد. کسی که دل سوخته فساد است پاکدستی را کارآمدی می داند و کسی که نگاهش کاهش محرومیت زدایی است، توجه به طبقات ضعیف دارد یا کسی که نگاه اقتصاد کلان داشته باشد درباره نرخ ارز و تبادلات جهانی بیشتر حساسیت خواهد داشت.
نکته دیگر این است که نیاز انسان رشد پیدا می کند. جمعیت ما از اول انقلاب دو برابر شده و اگر تولید ناخالص داخلی ما ثابت باقی می ماند، باید سرانه نسبت به اول انقلاب نصفمیزان اعتماد مردم به کارآمدی دستگاه های دولتی و کارگزاران ضعیف است می شد. ولی شاخص رفاه عمومی در جامعه یک و نیم برابر شده اگرچه جمعیت دو برابر شده است. این حرف ما نیست حرف صندوق جمعیت سازمان ملل است. اما اگر بخواهیم به احساس رضایت مندی دقت کنیم می بینیم نارضایتی مردم بسیار بالاست و میزان اعتماد مردم به کارآمدی و کارکرد دستگاه های دولتی و کارگزاران ضعیف و منفی است.
سوال این است وقتی شاخص رفاه رشد کرده چرا رضایت مندی افزایش نیافته است؟ معلوم است آرمان ها و رویاهای ما تغییر پیدا کرده و توقع از سطح زندگی هم تغییر کرده برای اینکه زمانه تغییر کرده است. مثلا در اول انقلاب فریمان شهرستان محل زندگی من که پدرم در آن جا یک نانوایی دارد شاید حدود 10 هزار نفر جمعیت داشت الان این شهرستان 40 هزار نفر جمعیت دارد و جمعیت آن با روستاها 110 هزار نفر است. در آن زمان کسی در این شهرستان خودرویی شخصی نداشت، پولدارهای ما موتورگازی داشتند. اما الان نه در تهران و مشهد، بلکه در فریمان جلوی هر خانه یک خودرو پارک است. این نشان میدهد شاخص رفاه و نیازها تغییر کرده طبیعتا با چنین نیازهایی مصرف بنزین هم تغییر پیدا می کند.
اول انقلاب بیش از 70 درصد جمعیت کشور در روستاها ساکن بودند؛ آن هم با سطح زندگی روستایی در آن زمان که 70 80 درصد آب، برق و تلفن نداشتند. پس وقتی ما در مورداین که گفته می شود دولت های پس از انقلاب ناکارآمد بودند به خاطر بی توجهی به نیازهای مردم است کارآمدی دولت صحبت می نماییم باید بگوییم برای چه سطح نیازی حرف می زنیم. این که گفته می شود دولت های پس از انقلاب همه ناکارآمد بودند به خاطر این بوده که آرمان ها و نیازهای مردم مورد توجه قرار نمی گیرد.
ما در ابتدای انقلاب سه هزار و پانصد خانم لیسانسه داشتیم ولی الان 5 میلیون خانم با تحصیلات دانشگاهی داریم و این بغیر از خانم هایی است که در حال تحصیل هستند. اصلا سطح زندگی و توقع دختران ما در اول انقلاب و الان را مقایسه کنید. آن موقع چیزی بعنوان اشتغال زنان اصلا مطرح نبود کل جمعیت کشور 37 میلیون نفر بود که نیمی از آن خانم ها بودند و برای آن نیمی از کل جمعیت جز تعداد محدودی زنان که معلم یا پزشک بودند اشتغال موضوعیتی نداشت و اکثریت خانه دار بودند، اما الان یکی از جدی ترین مسائل ما اشتغال زنان است. برای اینکه زنان، تحصیلات دانشگاهی داشته اند، به شأن اجتماعی رسیده اند و در اقتصاد خانواده نقش آفرین شده اند. اگر قبلا اقتصاد خانواده با مردان بود الان زنان هم در آن موثر هستند و درآمدشان در تامین معیشت خانوار مدلول دار شده است. همین طور داشتن شغل برای زنان به عرف تبدیل گشته است.




-شما می گویید یکی از دلیلهای عدم رضایتمندی این است که نیازها بیش از توان بوده، چرا برای این نیازها برنامه ریزی نشده است؟
من بحث توان را نگفتم. مسئله این است به سبب اینکه دولت ها به نیازها توجه نداشتند، متناسب با نیازهای مردم عمل نکردند. یکی از اشکالات دولت های ما این بوده که ناظر بهدولت هوشمند و موفق باید از زمانه خودش جلوتر باشد گذشته برنامه ریزی کرده اند نه آینده. دولت هوشمند و موفق دولتی است که از زمانه خودش جلوتر باشد. این که دولت های قبلی ناکارآمد محسوب می شدند به این علت است که ابتدا نیاز ایجاد می شده بعد آنها به دنبال تامین نیاز می رفتند در صورتیکه نیاز جدیدی در حال خلق است.
دولت هوشمند دولتی است که نیازهای آتی جامعه بشری را ببیند و پیش بینی نماید. امروز کل جهان فارغ از اقوام و قومیت ها به هم متصل است. وقتی پدیده ای جهانی می شود به سرعت توسعه می یابد همچنان که در مورد کرونا این را شاهد بودیم، یا حتی تکنولوژی بلاک چین و بیتکوین.
شاید 15 سال پیش یک نفر کاری در حوزه بلاک چین انجام داده که الان موضوع روز جهان شده است. دولت هوشمند دولتی است که 15 سال پیش وقتی چنین تکنولوژی به وجود آمد آینده آنرا ببیند و از همان موقع آثارش را پیش بینی نماید. وقتی مردم به این پدیده رسیدند باید ببینند که دولت در مورد آن حرف دارد، برایش برنامه دارد و کارهایی انجام می دهد. آن وقت خاطرشان جمع می شود که یک نفر از جانب آنها هست که دیده بانی و امکان سنجی کند و نقاط قوت و فواید را بگیرد.
در پدیده های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هم همین است. مثلا استارتاپ ها که در دهه اخیر در کشور ما موضوع جدیدی تلقی می شود یک موضوع 40 ساله در دنیاست. اگر دولت های چند سال پیش جریان توسعه استارتاپی را می دیدند امروز رشد ما دراین زمینه سریع تر بود و می توانستیم استفاده بهتری از آن داشته باشیم. علت نارضایتی از دولت ها این است که پشت سر مردم حرکت می کنند و به دنبال تامین نیازهایی هستند که ایجاد شده، در صورتیکه باید نیازهای آتی را پیش بینی کنند و به دنبال آن بروند.
یکی از تحولات اجتماعی که در دنیا اتفاق افتاده بالا رفتن مشارکت طلبی جامعه مدنی است. دوره ملت های پیرو گذشته، ملت ها می خواهند راهبر باشند و اعمال حاکمیت کنند. ملت ایران دراین زمینه پیشرو بوده است. ما در تمام تاریخ مشروطیت و انقلاب چنین شرایطی داشتیم. اگر نحوه تعامل دولت و ملت اینطور باشد که دولت، ملت را پیرو ببیند یعنی دستوری بدهد و منتظر پیروی مردم باشد زمانش گذشته است. دوره، دوره ملت های تعاملی است. باید با مردم گفت و گو کرد و برمبنای گفت وگوی شکل گرفته بین دولت وشما نمی توانید تصمیم بگیرید بنزین را گران کنید بدون اینکه با مردم گفت و گو کنید مردم، تصمیم اتخاذ نمود. شما نمی توانید تصمیم بگیرید بنزین را گران کنید بدون این که با مردم گفت و گو کنید.
دولت های مشارکت جو دولت هایی هستند که بصورت نهادی بلدند با مردم گفت و گو کنند. در تحولات فناورانه، اقتصادی، فضای مجازی و ارتباطات اتفاقاتی در حال رخ دادن است. ما به زودی اینترنت گسترده جهانی بدون کنترل خواهیم داشت. این امر، فرصت ها و تهدیدهایی دارد که باید خودرا برای آن آماده نماییم. اگر می خواهیم موثر باشیم باید آن تکنولوژی را به دست بیاوریم و در باشگاه فضایی ها ورود جدی تر داشته باشیم و بخشی از این فنآوری باشیم وگرنه مجبوریم با عوارض و نتایج آن روبه رو شویم. دولت هوشمند باید در این عرصه مداخله فعال و سرمایه گذاری کند.
دولت کشورها و مرزها به این معنا گذشته و دولتی می تواند موثر باشد که در عرصه بین الملل فعال و موثر باشد و بتواند حوزه قدرت خودرا توسعه دهد. دولت مسئول دولتی است که برای بهبود وضع امروز جامعه همیشه دو سه گام جلوتر باشد.



دولت مشارکت جو در حقیقت در همه تصمیمات با مردم مشارکت می کند و در اجرا، نظارت و پاسخگویی هم مشارکت مردم را با خود دارد. این به معناست که وقتی دولت می خواهد برای معلمان تصمیم بگیرد حتما نهادهای مدنی معلمان در تصمیم او موثر هستند و تا آنها نپذیرند چیزی را مصوب نمی نماید. در حقیقت اتحادیه و جمعیت های وابسته که نماینده واقعی اصناف و گروه های مربوطه هستند باید در کنار دولت باشند و دولت باید نهادسازی واقعی کند که گروه های مردمی بلندگو و تربیون گفت و گو با دولت پیدا کنند. حتی این رابطه نباید به شکل مشاوره باشد بلکه اینها باید شریک در تصمیم گیری باشند تا جایی که اگر آنها تصمیمی را نپذیرفتند ابلاغ نشود. اگر وزیری می خواهد بخشنامه ابلاغ کند باید نماینده واقعی ذی نفعان آنرا امضا کند.

-استفاده از مکانیزم رفراندوم برای مشارکت مردم در تصمیمات را چگونه ارزیابی می کنید؟
با توجه به توسعه دولت الکترونیک و وجود نظرسنجی های قوی نیاز به رفراندوم لزوما وجود ندارد و می توان با داشتن مکانیزم های درستی فهمید مردم مخالفند یا موافق.
مثلا در مورد قضیه بنزین بحث این بود بنزین چرا باید گران شود. گفته می شود که 3 میلیارد دلار به کشورهای همسایه یارانه سوخت داده می شود. ما باید این را به مردمدولت کارگزار مردم در حفاظت از اموال آنهاست می گفتیم. دولت، کارگزار مردم در حفاظت از اموال آنهاست و وکیل مردم است نه صاحب اموال آنها. اگر این مساله به مردم درست منتقل می شد، اساسا مردم نمی گفتند که موافق هستند این یارانه سوخت به کشورهای همسایه داده شود.
باید در صدا وسیما و فضای مجازی کرسی گفت و گوی متخصصین با مردم و دولتمردان ایجاد می شد و دراین زمینه بحث می شد که این شرایط را چگونه مدیریت نماییم. در این زمینه 5، 6 سناریو وجود داشت که هر کدام موافق و مخالف داشت. باید یکی دو ماه اینها با مردم حرف می زدند و بعد نظرسنجی دقیقی انجام می شد که ببینند مردم با کدام سناریو موافق هستند و در نهایتا آن چه مردم با آن موافق هستند دستورالعمل اجرائی شود. اما این که بدون گفت و گو به دنبال سورپرایز کردن و غافلگیر کردن مردم باشیم رفتار یک سیستم امنیتی است که مردم را نامحرم می داند. مثلا گفته می شد اگر مردم بدانند چه زمانی بنزین گران می شود صف های طویل در پمپ بنزین ها ایجاد می شود پس باید این کار را محرمانه انجام دهیم. تصور کنید یک هفته هم صف بنزین درست می شد مگر چقدر امکان ذخیره بنزین وجود داشت؟ اساسا هر چه بود بهتر از وضعی بود که پیش آمد.
دولتی که مردم را نامحرم می داند رفتارش اینطور می شود در صورتیکه دولت کارگزار مردم است و باید همراه مردم باشد و موضوع را با آنها در بین بگذارد فرصت بدهد متخصصینمردم تحمل دولت های ریاستی را ندارند و می خواهند در تصمیمات نقش آفرین باشند و نخبگان حرف بزند و نهایتا افکار عمومی تصمیم بگیرد. دوره دولتهای ریاستی گذشته و مردم تحمل دولتهای ریاستی را ندارند و می خواهند در تصمیمات نقش آفرین باشند. دولت باید این مساله را بپذیرد و بستر آنرا فراهم آورد.
الان مردم نسبت به دولت بی اعتماد هستند آیا دلیلیش فقط این است ما مشکل اقتصادی داریم؟ احساس مردم در حقیقت این است که کسی به حرفشان گوش نمی کند؛ بدین سبب دنبال این هستند که دولت حرفشان را بشنود. این مساله عمومیت دارد و گروه های مختلف صنفی بطور خاص همین شرایط را دارند.
-در فضای انتخابات کاندیداهایی در عرصه حضور پیدا می کنند که هرکدام شعارها و وعده هایی را مطرح می کنند، مردم در این انتخابات چطور می توانند دست به انتخاب بزنند که در نهایت رئیس جمهور منتخب ایرادات دولت های پیشین را نداشته باشد؟
من در مقام ابلاغ روش رای دادن به مردم نیستم. مردم بر طبق تشخیص خود رای می دهند. اما اساسا اگر از مردم بپرسید که آیا بر طبق شعارها رای می دهید خواهند گفت نه. زیرابیش از توجه به قول و وعده ها در انتخابات به رفتارها دقت کنیم قبلی ها شعار دادند و عمل نکردند. مردم احساس خیانت می کنند برای اینکه دولت ها به آرمان های انقلاب پایبند نماندند و به وظایف خود بعنوان دولت خوب و حتی قول هایشان عمل نکردند. به این سه دلیل احساس می کنم کلاهشان برداشته شده است. آنها بعنوان دولت دلسوز وظایفی دارند و قول هایی در انتخابات دادند که به آنها عمل نکردند. بدین سبب ما بیش از توجه به قول و وعده ها باید به رفتارها دقت کنیم.
عرصه تبلیغات عرصه بیان قول هاست. طبیعتا افرادی که در این صحنه حضور پیدا می کنند، فهم و بینش شان را می گویند. اگر از من بپرسید مشکل کشور سخت افزاری نیست مشکل ما نرم افزاری است. دولت های قبلی هم بیشتر به سخت افزار پرداختند نه نرم افزار. مشکلات ما بین بخشی و فرابخشی است. این فهمی است که من از مسائل دارم ممکنست کسی بگوید من می خواهم یک تعداد پالایشگاه بسازم یا تحریم ها را دور بزنم. ما باید نگاه به بینش شان داشته باشیم و ببینیم آیا این افراد در سابقه خود متعهد به این بینش بوده اند؟ آیا خودشان عامل به این حرفها بوده اند یا نه؟ یا تیمی که با آنها بوده و جریان فکری که از آنها حمایت می کند متعهد به این موضوعات بوده اند یا خیر؟ اگر کسی شعار مبارزه با فساد بدهد اما دور و برخودش بوی فساد بیاید یا دولتی ادعای توجه به محرومین کند ولی افراد شاخص آن زندگی اشرافی داشته باشند اینها تناقض است. مردم بجای شعار باید به باورها رای بدهند تا نهایتا ببینند آیا این فرد بعنوان کاندیدا معتقد به حرفهایش هست یا خیر، برای اینکه افراد بر طبق باور و اعتقاداتشان عمل می کنند.
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی کند.
فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4


منبع:

1400/02/20
10:56:37
5.0 / 5
1374
تگهای خبر: ابلاغ , اقتصاد , انتخابات , اینترنت
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
X

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۳ بعلاوه ۳
محفل