گزارش محفل؛
باور تلاشی برای روشن نگه داشتن معرفت دینی با چاشنی گفتگو
محفل: به گزارش محفل، از خصوصیت های دوماهنامه باور میتوان به انعکاس رخدادها و مساله های جاری و به روز جامعه در آن و تأمل و تفکر پیرامون آنها از منظر دین اشاره نمود.
خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-مصطفی شاکری: نشریه «باور» عنوان دوماهنامه ای است در مبحث الهیات و دین پژوهی که اولین شماره آن، ویژه خرداد و تیرماه سال جاری توسط مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران روانه بازار نشر شد و تا حالا سه شماره از آن منتشر شده است.
در سرمقاله شماره نخست «باور» که توسط حجت الاسلام مرتضی روحانی مؤسس مؤسسه ترجمان و سردبیر نشریه باور نگارش یافته است، درباره ی لزوم و چرایی انتشار این دوماهنامه توضیح داده شده است. در همین بخش می خوانیم: «ما می کوشیم تا به یکی از با اهمیت ترین عوامل زندگی بشر بیندیشیم اما نه آنگونه که دین را ابژه نگاه انسان محور خود نماییم بلکه تلاش می نماییم از عینک دین به رخدادهای جهان پیرامونمان بنگریم تا بتوانیم فهم و حیاتی دیندارانه را تجربه نماییم، چه آن رخداد در حوزه فرهنگ و هنر باشد، چه سیاست و اقتصاد. طبعاً در این بین به اسلام که دین رسمی و اکثریت مردم ایران است بیش از ادیان دیگر توجه خواهیم کرد و به اسلام سیاسی و مسائل آن که با اهمیت ترین تجربه دینی، تاریخی دوران معاصر این مرز و بوم است التفات ویژه خواهیم کرد و تلاش می نماییم با نقد و بررسی مسائل آن از یک سو، فهم دینی خودرا عمیق تر نماییم و از طرف دیگر باتوجه به مسائل سیاسی، اجتماعی تلاشی در رفع انسدادهای اجتماعی کرده باشیم و در عین حال از انتزاعی شدن دین و دینداری جلوگیری نماییم. در نهایت باید بگویم «باور» می کوشد که چراغ معرفت دینی را با روغن گفت و گو روشن نگه دارد و در این بین دست هر کسی را که به این مهم کمک نماید به گرمی می فشارد».
مادلونگ و افق هایی نو در شیعه پژوهی
از آنجا که اولین شماره نشریه، چندی بعد از درگذشت ویلفرد مادلونگ، اسلام شناس برجسته آلمانی منتشر گردید پرونده ویژه این شماره به بررسی افکار و اندیشه های این شیعه پژوه شهیر اروپایی اختصاص یافته است. در این ویژه نامه حاصل پژوهش های نویسندگانی که هر یک مدتی را به مطالعه درباره ی رویکرد، روش و دستاوردهای مادلونگ اختصاص داده اند بازتاب یافته است و سعی شده تا هر مقاله از این یادنامه، بر یکی از زوایای شخصیت علمی مادلونگ پرتو بیفکند.
در همین راستا گفتگویی با حجت الاسلام و المسلمین محمدتقی سبحانی با مبحث بررسی تطبیقی ایده اسلام پژوهان غربی در عرصه تطور اندیشه امامیه در قرون اولین انجام شده است. سبحانی در پاسخ به این پرسش که آیا طرح مادلونگ برای تاریخ تشیع طرحی تازه و ابداع خود او بود یا این اندیشه سابقه تاریخی دارد، چنین می گوید: «به گمان من آن چیزی که دیگران پیش از مادلونگ گفته بودند مانند سخنان ولهاوزن که ریشه تشیع را یهودی می داند سابقه تاریخی دارد. کسانی که دراین زمینه مطالعه می کنند این ادعا را تأیید می کنند. مخصوصاً ریشه یهودیت در تشیع سابقه دارد. درباره ی نظریه هاینتس هالم هم گرچه ممکنست به صراحت کسی نگفته باشد ولی در مطالعات غلوپژوهی از قدیم چنین چیزی بوده که اصحاب فرق و مذاهب خیلی مایل بودند تا غلات شیعه را به عنوان مبنا و اساس شیعه معرفی کنند اما با وجود همه این باورها بنظر می رسد که نظریه مادلونگ از همه اینها پررنگ تر و دارای پیشینه کهن تری است یعنی حرف مادلونگ در تاریخ تشیع (البته غیر از جزئیات، عناصر و مصادیقش) هیچ نوع تازگی ندارد. اگر مقالات الاسلامیین اشعری را مطالعه کنید و با دقت آنرا بررسی کنید می بینید که طرح اصلی اشعری برای معرفی شیعه که آنها به عنوان روافض معرفی می کنند دقیقاً همین است. اشعری حدودا ذیل هر عنوانی که برای اعتقادات روافض (شیعه امامیه) مطرح می کند اقوالی را نقل می کند یعنی می گوید دراین زمینه اقوالی وجود دارد و سپس سیر اقوال را می گوید. می بینید که در بیشترشان دوران پیش از بغداد و بعد از آنرا از هم جدا می کند چون می دانیم که اشعری در همین عصر می زیسته و در دوره نوبختیان زندگی می کرده است یعنی دورانی که طلیعه های شیعه بغداد یا به تعبیر مادلونگ، کلام اعتزالی بغداد نمودار شده است. طرح اشعری برای معرفی شیعه همین است. او می گوید اول شیعه ای وجود داشت که تجسیمی، جبری و … بوده اند و چنین و چنان می پنداشتند اما سپس کسانی پیدا شدند که یمیلون الی الاعتزال. اشعری با این تعبیر می خواهد تحولی که در اندیشه شیعه پدید آمد و به عقیده اش متأثر از معتزله بود را نشان دهد».
یکی از مقالاتی که در این ویژه نامه انتشار یافته است به بررسی روش شناسی مطالعات شیعی با نگاهی به آثار مادلونگ اختصاص دارد که به قلم احمد بهشتی مهر، استادیار دانشگاه قم نگاشته شده و در آن توضیح داده می شود که مادلونگ نسبت به اسلام پژوهان دیگر از چه امتیازاتی برخوردار بوده است و همین طور دارای چه نقاط ضعفی بوده است. در این مقاله اولین خصوصیت که برای روش پژوهشی مادلونگ ذکر می شود استفاده از منابع معتبر و درجه اول است. بهشتی مهر تصریح می کند مادلونگ به جهت آشنایی بسیار خوبی که با فرقه ها و گروههای اسلامی دارد با دقت تمام، منابع شیعی را از سنی و همین طور منابع امامی را از منابع زیدی و اسماعیلی جدا کرده است. تفکیک منابع به لحاظ موضوعی، استفاده از منابع پرشمار، شناخت دقیق عالمان و متکلمان برجسته شیعی، نگاه جامع و نظام مند به تشیع، استفاده از منابع مستشرقین، تسلط کامل بر زبان عربی و استفاده از منابع عربی و توجه به تاریخ، دیگر خصوصیت های اندیشه و روش مطالعاتی مادلونگ را تشکیل می دهد.
گفتنی است مطالب این شماره از «باور» در فصل های مختلف و متنوعی همچون دین و هنر، تاریخ، الهیات اجتماعی، اسلام سیاسی، شخصیت و معرفی کتاب دسته بندی شده است. از دیگر مطالب و عناوینی که در این شماره از نشریه به آنها پرداخته شده است می توان به ۱۰ یادداشت و مصاحبه پیرامون خودکشی در هنر، ادبیات، اخلاق و ادیان؛ گفت و گو با وضاح خنفر مدیر الجزیره در بهار عربی پیرامون ایده همگرایی کانون های قدرت در جهان اسلام؛ همین طور اجرای شریعت در پرتو نظریه های رهبری اشاره نمود.
زیارت ضد سکولاریسم!
از خصوصیت های دوماهنامه باور می توان به انعکاس رخدادها و مساله های جاری و به روز جامعه در آن و تأمل و تفکر پیرامون آنها از نظر دین اشاره نمود چنانکه دومین شماره این نشریه، به جهت انتشار در روزهای سوگواری امام حسین (ع) و پیاده روی اربعین، به بررسی نسبت میان سکولاریسم و امر زیارت به عنوان یک کنش دینی اختصاص پیدا کرده است. مرتضی روحانی در سرمقاله این شماره با عنوان «زیارت ضد سکولاریسم» به طرح این پرسش می پردازد که آیا زائر می تواند سکولار باشد؟ وی تصریح می کند نگاهی ابتدایی به متون زیارتی شیعه از یک سو به عنوان منابعی برای شناخت دوده و جایگاه آنها از طرف دیگر و بررسی اجتماعی و پدیدارشناختی زائرینی که به زیارت امام معصوم خود می روند به وضوح نشان میدهد باور به آموزه امامت مستقیماً در تعارض تام با اندیشه سکولار است. مؤمن به امام تنها مؤمن به شخص او به عنوان شخصی در تاریخ گذشته نیست، بلکه زائر و مؤمن به امام مؤمن به منطق امام است، منطقی که به جهان غیب بیش از جهان مادی باور دارد و در امورات عالم بیش از آنکه اسباب و دلایل مادی را مؤثر ببیند اراده الهی را تعیین بخش می بیند و سعادت اخروی را که همبسته با مفهوم ابدیت است اولویت اول و آخرش می داند و برای رسیدن به آن اراده خودرا در طول اراده الهی و اراده امام قرار می دهد و با تبعیت محض از امام تلاش در کسب این سعادت دارد. در نهایت خوب است بدانیم که سکولاریسم به مفهوم نهادی آن یعنی جدایی نهاد دین از نهاد قدرت، یکی از توابع سکولاریسم به مفهوم فلسفی آنست و سکولاریسم در معنای فلسفی اش همبسته با مفاهیمی مانند خودآیینی، اومانیسم و علم گرایی است و همانطور که می دانیم امکان گزینش بین مفاهیم همبسته وجود ندارد. اینطور نیست که بتوانیم خودآیینی و محوریت محض عقل در امور هنجاری را بپذیریم ولی سکولار نشویم، یا در منطق معرفتی مان علم گرا باشیم اما تلاش در توجیه مضامین دینی کنیم».
در بخش شخصیت این شماره، در قالب مصاحبه و یادداشت هایی به بررسی شخصیت چارلز تیلور پرداخته شده است. چارلز تیلور با تبیینی که از سکولاریسم ارائه داد، انقلابی در تاریخ این مفهوم ایجاد کرد. او برای نخستین بار به شکل مؤثری نشان داد که سکولاریسم رقیب دین نیست و نباید آنرا به صورتی تفسیر کرد که به مفهوم مخالفت با دین و حذف آن باشد بلکه یک خصوصیت عام است که می تواند همزمان شامل دینداری و بی دینی باشد. با اینحال وی در مقدمه عصر سکولار قیدی ذکر می کند تا بوسیله آن، محدوده پژوهشش را تعریف کند: «عصر سکولار در درجه اول برای ما است؛ ما ساکنان شمال غربی جهان در دوره مدرن». پس ما ایرانیان که جزوی از آنها نیستیم می توانیم چه نسبتی با اندیشه های تیلور خصوصاً بحثش درباره ی سکولاریسم داشته باشیم؟ این پرسش اصلی است که این پرونده حول آن شکل گرفته است.
فلسطین، ملاک انسانیت
آخرین شماره «باور» که ویژه مهر و آبان انتشار یافته است به مبحث فلسطین اختصاص پیدا کرده است. همچون مقالاتی که در این شماره منتشر شده است مقاله ای با عنوان «طوفان در بزنگاه» به قلم سعید جلیلی است. در قسمتی از این مقاله آمده است: «فتح نرم طوفان الاقصی تاریخی تر از فتح سخت آنست. جز جنایات عریان و وقاحت های لایتناهی نایی برای هیبت پوشالی و رویی برای حیثیت دروغین مدعیان تمدن و نظم جهان باقی نمانده است. جرأت مقاومت و صبر بصیر آن، سازش پذیری و سرکوب پذیری را برای همیشه باطل کرد و تاریخ جدیدی را برای انقضای نظم ظالمانه رقم زد. حالا باید بدون سستی و با ابتکار عمل غفلت های تاریخی را جبران و نقشی مؤثر ایفا کرد وگرنه دشمن فعال و دوست منفعل از دل خرابه های نظم پیشین نظمی جدید را به دلخواه نیروهای هشیارتر بازخواهند ساخت. این داستان عبرت آموز صلحی است که همه صلح ها را بر باد داد. این یک تلنگر برای تکرار انفجار نوری است که پیش چشمان سردرگم جهانیان روند تحولات را برخلاف میل مستکبران به سمت آینده اسلام راند».
گفت وگوی اختصاصی با منیر شفیق؛ چهره تأثیرگذار در جهان عرب درباره ی طوفان الاقصی از دیگر بخش های خواندنی این شماره است. از نظر شفیق، ملت های اسلامی نباید خودرا در این جنگ، فقط در مقام حمایت یا همدردی با فلسطینی ها ببینند بلکه باید در نظر داشته باشند که این جنگ ضد اسلام، مسلمانان، اعراب و همه ملت های اسلامی است که از دید غربی ها متحوش و بربر هستند.
منیر شفیق پیش بینی خودرا از آینده طوفان الاقصی و نتایج و ثمرات آن چنین بازگو می کند: «ما حالا غرق در خون و قربانیان خود هستیم بدین سبب نمی توان به این فکر کرد که آینده چگونه خواهد بود. حالا آن چه برای ما مهم و دارای اولویت است این است که بمباران غیر نظامیان متوقف شود. با اینحال در جریان این جنایات ما ندیدیم که هیچیک از مردممان تسلیم شوند و پرچم سفید بلند کنند بلکه برعکس، بر خدای متعال توکل و این جنایات را تحمل کردند.
آینده کرانه باختری با آینده غزه گره خورده است و مردم فلسطین در تمامی اراضی اشغالی در نتیجه این جنگ سرنوشت خودرا رقم خواهند زد و بدین جهت مردم فلسطین انتخابی جز اتحاد برای مقاومت ندارند. کرانه باختری قسمتی از فلسطین است و این عملیات را طوفان الاقصی نامیدند. مسجد الاقصی در بیت المقدس و کرانه باختری قرار دارد و حماس و جنبش جهاد اسلامی در نوار غزه با مقاومت حاضر در اردوگاه جنین و خیلی از مناطق کرانه باختری متحد بوده و هستند».
از دیگر عناوینی که در این شماره مورد بررسی قرار گرفته است می توان به مساله شرق شناسی اشاره نمود که با نگاهی به دیدگاه های ادوارد سعید درباره ی شرق شناسی و مطالعات اسلامی همراه شده است. ادوارد سعید که به طور معمول در ایران با کتاب شرق شناسی اش شناخته می شود در بین دیگر پژوهشگران پسااستعماری موقعیت ویژه ای دارد و این موقعیت ویژه به جهت روایت خاصی است که او از نسبت میان مساله فلسطین و جهان مدرن غربی ارایه داده است. سعید به لحاظ هویتی و شخصی متولد دوره ای از تاریخ فلسطین است که استقلال فلسطین گرفتار استعمار بریتانیا است و از این جهت او اساساً متولد جهان استعماری است. او خودش این موقعیت خاص را اینطور روایت کرده است: «من با اسمی بریتانیایی و نام خانوادگی عربی بطور آزاردهنده ای در سالیان نخست زندگیم در فلسطین و بعدها در مصر دانش آموزی غیر عادی به شمار می رفتم؛ با نامی انگلیسی و گذرنامه ای آمریکایی و با این همه بدون هویتی مشخص. عربی زبان مادری ام و انگلیسی زبان مدرسه ای من بود. پیوندی غیر قابل تفکیک که هیچگاه پی نبردم کدام یک از آنها زبان نخست من است».
در پایان یادآور می شود تا حالا سه شماره از دوماهنامه الهیات و دین پژوهی «باور» توسط مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران انتشار یافته و آخرین شماره این دوماهنامه با قیمت ۱۵۰ هزار تومان به بازار نشر عرضه شده است.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب