نگاهی به زمینه های شكل گیری كودتای ۲۸ مرداد،
زخم تاریخ
به گزارش محفل، خراسان رضوی در دوران نخست وزیری مصدق ۷۰ روزنامه و نشریه مخالفش منتشر می شد که اغلب آنان به دولت او و سیاست هایش حمله می کردند، اما دستور توقیف هیچ کدام از آنها را نمی داد، به صورتی که برخی بر این اعتقادند این آزادی ها یکی از عوامل داخلی اثرگذار در سرنگونی دولتش بود.
رویای استقلال ایران را در سر داشت، اهل چانه زنی با این و آن نبود، می گویند در عرصه سیاست شیر بود نه روباه، برای همین ناگهان تنها شد و دیگر نه از حمایت های سفت و سخت نیروهای مذهبی خبری بود، نه از حمایت های مردمی و نیروهای چپ.
رابطه اش با محیط بین الملل هم به سبب سابقه دور و دراز تسلط کشورهایی همچون روسیه و انگلیس بر ایران بخصوص در دوره قاجار سبب شد تا سیاست موازنه منفی را در پیش گیرد، یعنی بی اعتنایی به محیط بین الملل که پیگیری این سیاست هم همچون عوامل اثرگذار در سقوط دولتش بود، چونکه این سیاست کشورهایی همچون آمریکا و انگلیس را ترساند و آنان را به شکل رسمی تری مقابل او و دولتش قرار داد.
بدین ترتیب مجموعه ای از عوامل داخلی و خارجی دست در دست هم داد تا دولت دکتر محمد مصدق به واسطه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، سرنگون شود. کودتایی که میتوان ۳ ضلع برای آن متصور شد، ضلع اول شاه بود که تا آخرین دقایق از مصدق حمایت می کرد نه به این علت که به او علاقه مند باشد، بلکه به این علت که از انگلستان دل خوشی نداشت و برای کوتاه کردن دست انگلستان، با مصدق موافقت می کرد.
ضلع دوم امریکایی ها و انگلیسی ها بودند. تلقی آنها این بود که مصدق فرد ضعیفی است و امکان دارد شرایطی را فراهم آورد تا نیروهای چپ در ایران روی کار بیایند. نامه هایی که مصدق به رئیس جمهور آمریکا می نوشت، نشان از هشدارهای مصدق بود که اگر کمک نکنید، چپ ها خواهند آمد. در آمریکا این مورد این گونه تفسیر می شد که مصدق در مقابل چپ ها کوتاه می آید. مسئله اصلی سیاست بین الملل در آن دوره قدرت گیری چپ در اغلب کشورهای منطقه بوده و همه استراتژی آمریکا این بود که این مسئله را متوقف نماید.
ضلع سوم هم که ابتدا با مصدق همراهی می کنند اما بعد مخالفش می شوند، برخی گروههای داخلی هستند. آنها هم همین تلقی را داشتند. آنها ابتدا در جریان ملی شدن صنعت نفت با او همراه شدند، اما بمحض این که مصدق سازوکار دموکراتیک لیبرالی را طراحی کرد و گروههای چپ قدرتمند شدند، از ادامه این همراهی پا پس کشیدند.
این سه ضلع به پیروزی کودتایی در ایران کمک کرد که به قول دکتر مهدی نجف زاده، عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد سبب شد همچون یک زخم و دمل چرکین در تاریخ ایران تا به امروز باز باشد.
او بر این اعتقاد است که باید آخر این جراحت تاریخی را اعلام و رو به جلو حرکت نماییم.
این استاد دانشگاه در گفتگو با ایسنا به مناسبت سالروز کودتای ۲۸ مرداد در مورد تحولاتی که منجر به شکل گیری این کودتا شد، اظهار نمود: افزون بر عوامل خارجی، عوامل داخلی نقش بسیار موثری در ایجاد کودتای ۲۸ مرداد داشتند. درحقیقت اگر عوامل داخلی نبودند، شاید عوامل خارجی موفقیتی را کسب نمی کردند، بنابراین عوامل داخلی بعنوان نیروهای عوامل خارجی (چه بعنوان کارگزار نیروهای خارجی و یا چه بعنوان کسی که در پازل آنها بازی می کنند) عمل کردند.
وی ضمن اشاره به سه گروه از عوامل داخلی اثرگذار بر این کودتا، خاطرنشان کرد: گروه اول بخشی از نیروهای ملی بودند که ابتدا با مصدق همراهی و همدلی نشان می دادند و به تدریج از او کناره گرفتند و بعنوان دشمنان اصلی حاکمیت ملی مطرح شدند. گروه دیگر برخی نیروهای مذهبی بودند که به واسطه ترسی که بر آنها غلبه کرده بود به تدریج از مصدق کناره گرفتند و بعنوان نیروی ضد ملی عمل کردند.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه اضافه کرد: نیروهای سوم کسانی بودند که به واسطه پول، اجیر شده بودند تا فضای تنش زایی را برای حکومت مصدق ایجاد کنند و این گروه بعنوان بازوی سلطنت عمل کردند این سه گروه در کودتای ۲۸ مرداد نقش بسیار تاثیرگذاری داشتند.
نجف زاده افزون بر سه گروه نام برده، دو عامل دیگر همچون نیروهای چپ و نیروهای مردمی را در سقوط مصدق موثر دانست و اظهار داشت: نیروهای چپ عملا کاری نکردند و حمایت خویش را از مصدق دریغ کردند. تصور آنها این بود که مصدق بورژوا است و نباید به بورژوازی کمک کرد. نیروهای چپ نقش مخربی را در این کودتا ایفا کردند و تأثیر چپ ها بر وقوع کودتا نه از جهت حمایت نیروهای خارجی بلکه بعنوان گروهی که مصدق را همراهی نکرده و عقب نشستند، مطرح است.
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: عامل اثرگذار دیگر مردم بودند. هرچند در تحولات سیاسی برای مردم نقش مهمی را در نظر نمی گیرند، اما در کودتای ۲۸ مرداد عده ای از مردم منفعل بودند و تحت تأثیر احساسات قرار گرفته و مصدق را همراهی نکردند که این مورد تأثیر زیادی بر ایجاد کودتا گذاشت.
مصدق قربانی دموکراسی خواهی خود شد
وی ضمن اشاره به وجود آزادی مطبوعات در دوران مصدق، با اعلان اینکه اتخاد چنین سیاستی حتی در برابر روزنامه ها و مطبوعات مخالف دولت، سیاست درستی بود، اضافه کرد: آزادی و دموکراسی مهم ترین شرط برای رسیدن به یک جامعه سالم می باشد، ازاین رو دلیلی ندارد که روزنامه ها تعطیل شود، ولی مساله اینست که در شرایط بحران مطبوعات بعنوان نیروهایی عمل کردند که در سقوط مصدق اثرگذار بودند.
نجف زاده اشاره کرد: مصدق قربانی دموکراسی خواهی خود شد. در آن دوران بسیاری از نیروهای چپ مطبوعات را در اختیار داشته و دست برتر را داشتند و خیلی تمایل به همراهی مصدق نداشتند. تصور آنها این بود که مصدق به خاطر پیشینه تاریخی و خانوادگی خود نمی تواند در جبهه چپ قرار بگیرد، چونکه چیزی که از مصدق به جا مانده یک بورژوازی ملی بود که خیلی نیروهای چپ به آن وفادار نبودند.
نقش سیاست خارجی دولت مصدق در ایجاد کودتای ۲۸ مرداد
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در پاسخ به این که چه اراده ای سبب شد تا مصدق به اتخاذ سیاست موازنه منفی مبادرت ورزد و این نوع سیاست چه تاثیری بر ایجاد کودتای ۲۸ مرداد داشت، اظهارکرد: دو رویکرد موازنه منفی و موازنه مثبت همواره در تاریخ سیاست خارجی ایران وجود داشته است و ابتدا باید تعریف دقیقی از این دو مفهوم داشته باشیم.
وی با اعلان اینکه موازنه مثبت یعنی این که ما توانایی ورود به جناح بندی های قدرت در عرصه بین المللی را داریم، افزود: رویکرد موازنه منفی به واسطه این که ایران در دوره قاجار به شدت جامعه ای ضعیف و همواره تحت تأثیر عوامل خارجی بود، در جهت ایجاد یک خط و مشی مستقل در سیاست خارجی کشور برای پیشگیری از مداخلات نیروهای خارجی در امور داخلی ایران مطرح گردید و این دو رویکرد همیشه همزمان بوده است.
نویسنده کتاب جابه جایی دو انقلاب تصریح کرد: جالب است بدانید که طرفداران موازنه مثبت معتقد بودند که این موازنه برای ایران مفید می باشد، چونکه ایران نمی تواند از نیروهای خارجی جدا باشد و در نتیجه در ائتلاف با آنها بهتر می تواند مصالح ملی را حفظ کند، اما موازنه منفی جهت عکس را دارد طی می کند.
نجف زاده با تکیه بر نقش عوامل داخلی و بین المللی در اتخاذ سیاست موازنه منفی از جانب مصدق، اظهار نمود: در آن دوران سیاست نفی قدرت های خارجی در تمام دنیا بخصوص مصر و اندونزی درحال ظهور بود و آنها سیاست موازنه منفی را در پیش گرفته و از لحاظ بین المللی علاقه ای به قرار گرفتن زیر چتر موازنه ای که بین شرق و غرب قرار داشت، نداشتند و خواستار سیاست مستقلی برای خود بودند. این مورد از مسائلی بود که سبب شد مصدق تحت تأثیر چنین فضایی به اتخاذ سیاست موازنه منفی روی آورد.
این استاد دانشگاه افزود: بعد جنگ جهانی دوم بیشتر کشورها داعیه استقلال خواهی داشتند و تلاش می کردند تا استقلال خویش را حفظ کنند. چنین سیاستی نه تنها افراد خاص بلکه توجیه خاص خویش را هم داشت و نیروهای چپ بعنوان یک عنصر داخلی در اتخاذ سیاست موازنه منفی تأثیر بسزایی داشتند و چنین سیاستی می توانست آنها را جذب خود کند. ازاین رو در عرصه داخلی عده ای خواستار موازنه منفی بودند.
نجف زاده خاطرنشان کرد: به اعتقاد من با عنایت به اهمیت جامعه بین الملل و نقشی که ایران در فضای بین المللی دارد، سیاست موازنه منفی به سبب این که کشورهایی همچون آمریکا و انگلیس را ترساند، چندان سیاست موفقی نبود و شاید بهتر باشد بگوییم سیاست موازنه منفی همچون عواملی است که کودتای ۲۸ مرداد را رقم زد.
مصدق و امیرکبیر؛ دو شخصیت محبوب ایرانی با سرنوشت هایی مشابه
وی در مورد محبوبیت و جایگاه دو چهره مردمی امیرکبیر و مصدق در تاریخ ایران که هر دو هم به سرنوشتی حدودا مشابه گرفتار شدند، بیان نمود: باید توجه داشت این دو تفاوت های خیلی جدی با یکدیگر دارند. امیرکبیر طرفدار سیاست موازنه مثبت بود و رابطه خوبی با انگلستان داشت و علاقه ای به گوشه گیری و انزوای ایران از عرصه مناسبات بین المللی نداشت و هدف او این بود که انگلستان را در عرصه سیاست داخلی دخیل کند.
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی با اعلان اینکه امیرکبیر و مصدق به لحاظ جنس سیاسی با هم یکسان نیستند، اظهار داشت: در عین حال هردو به استقلال ایران پایبند بودند و مناسبات سیاسی در ایران را ضعیف می دانستند و تلاش می کردند با عرضه راهکارهایی، زمینه ورود ایران به عرصه بین الملل و جهان مدرن را فراهم نمایند. شاید بتوان گفت از این جهت که امیرکبیر خیلی از مناسبات دوره قاجار را قبول نداشت و تلاش می کرد تا مناسبات جدیدی را پایه گذاری کند، تشابهاتی با سیاست های مصدق دارد.
نجف زاده اشاره کرد: ازاین رو از گذشته هرکسی که خواستار اصلاحات در ایران بوده جایگاه ممتازی در این کشور داشته است. امیرکبیر، مصدق یا امین الدوله تفاوتی ندارد، همه این ها با منش اصلاح طلبی خود تلاش می کردند، مناسبات اجتماعی و سیاسی را سروسامان دهند تا جامعه عقب مانده ایرانی را به سمت مدرنیته پیش برند. ازاین رو این ها نام هایی هستند که در تاریخ ایران ماندگار و محبوب مردم شدند.
وی در پاسخ به این که آیا مصدق با طرح ملی کردن نفت به اهداف خود در خصوص قطع دست بیگانگان و اقتصاد بدون نفت نزدیک شد؟ ابراز عقیده کرد: تصور من اینست که در هر دو مورد شکست خورده ایم. چونکه ایران در آن دوره هنوز می توانست پا برجا بماند و نیازهای خویش را برآورده کند، اما از طرفی باید در نظر داشت که تمام دنیا به اهمیت نفت پی برده بودند و نفت عنصر خیلی مهمی بود که استفاده از آن برای کشورها اهمیت فراوانی را به دنبال داشت، اما چگونگی مدیریت این عنصر مهم و حل و فصل این مشکل خیلی سخت بود که به نظر من در این مورد موفقیتی را به دست نیاورده ایم.
عضو هیأت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد اظهار داشت: همینطور ملی شدن صنعت نفت به سرعت صورت گرفت و آن نتایجی را که باید به بار نیاورد. بخصوص با تشکیل کنسرسیوم در ایران که ادامه سیاست اتخاذ شده قبلی در کشور بود، این صنعت عملا موفقیتی را به دنبال نداشت.
نجف زاده خاطرنشان کرد: اگر سیاست ملی شدن صنعت نفت دو کشور ایران و عربستان را با هم مقایسه نماییم، آنچنان تأثیر مثبتی بر آن چیزی که حالا بعنوان در آمدهای نفتی از آن یاد می نماییم، نداشت. کما این که اگر وضعیت به شیوه سابق هم ادامه پیدا می کرد، فرق زیادی با دوره های قبلی پیدا نمی کرد.
وی با اعلان اینکه مصدق در کسب درآمدهای ملی ناکام بود، اضافه کرد: یکی از علل سقوط مصدق افزون بر سیاست خارجی، وضعیت نامناسب اقتصادی بخصوص شرایط بغرنج بوجود آمده برای دولت بود و در آن دوران حتی اگر دولت وقت اقدام به فروش نفت می کرد، به سبب تحریم ها و کارشکنی های انگلستان امکان فروش نفت برای آنها فراهم نبود. این طرح خیلی شتاب زده صورت گرفت و زمینه های مساعدی را برای کسب درآمدهای ملی در جهت عبور از بحران های کشور فراهم نکرد و بدینگونه مسائل و مشکلات اقتصادی در تسریع بخشیدن به سقوط مصدق نقش بسزایی داشتند.
این استاد دانشگاه اظهار نمود: خیلی از تحولات جامعه ایران بخصوص انقلاب اسلامی تحت تأثیر کودتای ۲۸ مرداد به وجود آمد، در عین حال این کودتا علاوه بر تولید گفتمان های سیاسی در ایران، سبب ترس و وحشت ایرانیان از نیروهای خارجی شد و آثار آن تا به امروز بر جامعه ایران بر جای مانده و ناتوانی در برقراری تعاملات و مناسبات متعادل با محیط بین الملل تحت تأثیر همین ترس خوردگی است.
باید از کودتای ۲۸ مرداد عبور کرد
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد خاطرنشان کرد: به اعتقاد من مردم ایران باید از کودتای ۲۸ مرداد عبور کنند، مانند خانواده ای که عزیزی را از دست می دهند، اما تا آخر عمر در عزای او نمی مانند و بالاخره به زندگی عادی بازمی گردند. حالا ما هم نباید در این مرحله بمانیم و باید با عبور از آن، به شرایط عادی برگردیم. در مجموع در طول تاریخ سه تحول عمده در ایران اتفاق افتاده که این ها نقاط گره ای و اصلی هستند. زمانه آن است که از کودتای ۲۸ مرداد عبور نماییم و فضا را برای آینده مهیا نماییم.
نجف زاده اشاره کرد: در مورد وقایع ۲۸ مرداد صحبت های فراوانی شده است، پس زیاد پیگیر چگونگی این رخداد نباشیم. زمان آن رسیده که کودتای ۲۸ مرداد را مطالعه کرده و کنار بگذاریم. این اتفاق یک زخم و دمل چرکین است که تا به امروز باز بوده و باید آخر این جراحت تاریخی را اعلام نموده و رو به جلو حرکت نماییم و به دنبال ارتقای جایگاه ایران در قرن ۲۱ باشیم.
مهم ترین تغییر بنیادی که با کودتای ۲۸ مرداد اتفاق افتاد، این بود که تا دهه ۷۰ مسئله اصلی ایران از آزادی به استقلال تغییر نمود و گفتمان اصلی ایران را استقلال خواهی دربرگرفت، کما این که در همین راستا انقلاب سال ۱۳۵۷ هم به شدت تحت تأثیر استقلال خواهی و مبارزه با امپریالیسم قرار می گیرد.
به اعتقاد کارشناسان سیاسی کودتای ۲۸ مرداد آنچنان زخم بزرگی را به پیکره سیاسی ایران وارد کرد که ما دیگر فرصت پیدا نکردیم گفتمان آزادی خواهی را همراه با گفتمان استقلال خواهی جلو ببریم. همینطور یکی از ملموس ترین عوارضی که این کودتا بر تاریخ ایران برجای گذاشت این بود که غیر قابل اعتماد دانستن نظام بین الملل را به شدت در ایران افزایش داد.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب