اصغر طاهرزاده:

امام راحل صدرایی حرف نزد اما همه مردم را صدرایی کرد

امام راحل صدرایی حرف نزد اما همه مردم را صدرایی کرد

به گزارش محفل، طاهرزاده اظهار داشت: امام خمینی(ره) صدرا خواند و هرچند صدرایی حرف نزد اما همه مردم را صدرایی کرد.


به گزارش محفل به نقل از مهر، اصغر طاهرزاده در نشستی با محوریت بررسی شخصیت تاریخی صدرالمتألهین با عنوان «نهایی ترین انسان» که به همت رسانه فکرت برگزار شد با طرح این پرسش که آیا حکمت متعالیه می تواند آرمانشهری را بیافریند و مختصات آنرا به ما عرضه کند، عنوان کرد: آرمان شهر یعنی این که شهروند معنایی از خودش داشته باشد و بداند نهایت و غایتی که مقرر است در آن آرمان شهر به آن برسد چیست و برای حضور در جهانی خاص آماده باشد. آیا ما می توانیم آرمان شهر شیعی طراحی کنیم؟ و سوال بعدی این که به راستی ملاصدرا چه نقشی می تواند در ساخت و پی ریزی این آرمان شهر داشته باشد؟ وی ادامه داد: ما تا انسان را در معنای نهایی خودش نیابیم و درک نکنیم محال است بتوانیم آرمان شهر خلق نماییم. غرب ابتدا انسان را شهروندی قلمداد کرده که به دنبال منافع خودش است و همه را غیر از خود به سان گرگ هایی می پندارد که منافعش را به خطر می اندازند. انسان غربی شهر می سازد تا شهروندش در شهر و با همکاری با بقیه به اهداف شخصی خودش برسد و فردگرایی نقطه اوج آنهاست. انسان غربی مدرسه می سازد به جهت اینکه نیرویی را تربیت کند تا بتواند نهادهای شهر را اداره کند. در تفکر انسان غربی اگر می گوید دزدی نشود برای اینست که منافع شهر و به تبع آن منافع فرد در خطر است. استاد فلسفه همینطور ضمن اشاره به اهمیت داشتن افق نهایی برای انسانی که در آرمان شهر زیست می کند اظهار داشت: قبل از هر چیز باید بفهمیم انسان نهایی از منظر شیعه چیست؛ مثلا هگل اعتقاد دارد غیر از ملت اروپا بقیه ملت های دنیا بربر هستند. حال از نظر ما نهایی ترین انسان چگونه انسانی است؟ وی ادامه داد: بنا به قول رهبر معظم انقلاب، مکتب فلسفی صدرالمتألهین همچون شخصیت و زندگی خود او، مجموعه در هم تنیده و به وحدت رسیده چند عنصر گرانبهاست. البته باید توجه داشت که مکتب فلسفی صدرالمتالهین همچون همه فلسفه ها در محدوده ملیت و جغرافیا نمی گنجد و متعلق به همه انسان ها و جوامع است. طاهرزاده تصریح کرد: در مکتب صدرا، اصالت وجودی مدنظر است که در جهت ایمانی زنده تر و در عین عقلانیت پیش آید، چونکه از یک طرف به «وجود» و «هستی» نظر دارد و از سوی دیگر به انسان می اندیشد. در افقی که حکمت متعالیه می گشاید و ما را در حضوری که همان درک اصالت وجود است حاضر می کند، عملاً ما را در ساحت اصالت دادن به «وحدت» وارد می کند، در مقایسه با اصالت دادن ماهیت که اصالت دادن به کثرت است. وی در قسمت دیگری از سخنان خود بیان داشت: نسبت خدا با انسان یا مخلوقات نسبت امکان ذاتی مخلوقات است، خدای متعال وجود می دهد اما این که انسان، انسان می شود چون امکان ذاتی خودش است و خدا انسان را نمی آفریند بلکه به ممکنی که استعداد انسان بودن دارد، وجود می دهد؛ سوال اینست نهایت انسانیت این انسان چیست؟ اینست که همه امکاناتی که به او داده شده است را به کمال و شدت برساند. بنابراین انسان هرچه بیشتر رشد کند انسان تر می شود و در افق نهایی این انسان باید امیرالمومنین علی ضد السلام دیده شود انسان با پیشرفت کردن باید بیشتر از قبل خودش را حاضر ببیند. نویسنده کتاب «خویشتن پنهان» همینطور اظهار داشت: آرمان شهری که نماد عدالت یعنی امیرالمومنین بعنوان غایت رسیدن و نهایتش نباشد به سر انجام نخواهد رسید. اگر اصالت الوجود را امروز از بشر بگیریم هیچ حرفی برای گفتن نخواهد داشت. وی تاکید کرد: امام خمینی (ره) صدرا خواند اما صدرایی حرف نزد بلکه همه مردم را صدرایی کرد وظیفه ما هم همین است که حقیقت وجود را با مردم به گفتگو بگذاریم تا به منصه ظهور برسد.


منبع:

1403/03/11
18:30:29
5.0 / 5
305
تگهای خبر: حكم , طراحی , طرح
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
X

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۵ بعلاوه ۳
محفل